سلام .. خیلی وقته که دیگه اینجا ننوشتم ؛ (از وقتی در اینجا بسته شد .. ) ..... الان که خاطراتم رو مرور می کردم ؛ دیدم چه خوب کردم نوشتم .. اینا نمی زاره خدایی نکرده دچار روزمرگی شم .. چیزی که ازش بدم میاد .. از پنج دی که عهدمون رسمی شد .. بهم قول دادیم که هیچ وقت بهم عادت نکنیم و عاشق بمونیم .. روز عروسیم قشنگترین روز عمرم بود .. دنیا بهم نشون داد می تونه زیباتر از تصور من باشه ... و ما هنوز وقتی جدا از هم در اداره هستیم دلتنگ هم می شویم و در تب و تاب رسیدن به خونه .. به خونه عشقمون .. خونه ای که توش پر از وابستگی است ... وابستگی من به تو! مرد من ... تو بهترینی ... وقتی فهمیدم مادر هم شدم ؛ دست و پام و گم کردم! من هنوز بهم ثابت نشده لایقت هستم یا نه ؟! اونوقت مادر هم شدم؟!!!!!!!!!!!!!! منی که بچه رو خیلی دوست دارم ٬ اونم فرزندی از تو! تویی که عاشقتم و میمیرم برات ... وقتی با اون دسته گل زیبا اومدی ؛ آروم شدم ٬ مثل همیشه ؛ وقتی می بینمت همیشه آسوده ام .. دیشب داشتیم یاد خاطرات می کردیم .. چه روزایی باهم داشتیم .. کوه می رفتیم ... ومن چه بیتاب لحظه خداحافظی بودم .. دلم نمی خواست زمان تکان بخوره .. و آرزو داشتم ٬ شب؛ در کنار هم و با هم قدم بزنیم و از آینده و خودمون بگیم و حالا هربار که شبا بیرونیم یاد آرزوهام میوفتم که فکر می کردم چقدر دور خواهد بود!! پارسال عاشورا فکرش هم برام آرزویی دست نیافتنی بود که امسال عاشورا در کنار هم باشیم!!! خدایا؛ یا امام حسین؛ یا باب الحوائج شما رو به همه خوبیها قسم میدم ما رو همیشه عاشق و خوشبخت نگه دار ؛ خانواده ام همیشه سلامت و موفق باشند؛ فرزندانمون سلامت و مهدوی باشن .. خدایا سایه عشق حسین همیشه رو زندگیم باشه.
عزیزم ؛ اینجا رو همیشه حفظ می کنم تا یادم نره چه اشکها ریختم .. تا بتونم کمی قدرشناس باشم ... پارسال عید؛ شمال بودم و دور از تو .. حتی صدات هم نمی شنیدم .. چند بار زنگ زدم خونه نبودی ؛ وای به قدری حالم بد بود ؛ که دلتنگی رو همه می دیدن تو وجودم ... بالاخره یه بار که برای آخرین بار تو اون روز بود نا امیدوانه باز زنگ زدم و صدایی عاشق گفت: بفرمایید و اشک من جاری شد ؛ یادته بیتابی و بد خلقیم رو چی درمون می کرد!! وجودت٬ عشقت٬ حرفات ... آخ معجزه می کنه آرامش وجودت .. از بس که ایمان در تو قویه ... هیچ جا کم نمیاری .. هرچی بخوای با صبر به دست میاری و من چه با حرفات آروم و رام میشم ... هرچی اذیتم می کنه سریع می خوام بهت برسم و برات بگم تا کمی اخم دلم واشه .. قربون اون شنیدنای خوبت ... من هیچی کم ندارم .. هیچی ... خدا تو دنیا بهشت رو بهم نشون داده .. بهشت من تویی! بهشت من اون ثمره عشقته که تو وجودم داره رشد می کنه! بهشت من اون چشمای روشنته .. بهشت من عشقمونه و شکر و هزاران شکرانه بر این داشته هایم .. همیشه بیشتر از روز قبل دوستت دارم مطمئن باش .. اگه گاهی با حرفام ناراحتت می کنم .. دلیلش به قول خودت مرتبه معرفت هاست ... خوب دیگه مونده تا این بال عشقت من رو به اوج ببره ... خیلی نوشتم .. اما خوب اینا برای خودمم هم خیلی خوبه و دوست دارم همیشه بنویسم که خدای دنیای من عاشقتم ...