چون بعدها اینجا میشه مثل دفتر که تو نوشته هاش .. اتفاقات رو دنبال می کنیم برای همیشه برام عزیز خواهد بود .... دلم می خواد اینجا تا سالها باشه و من ببینم روزهایی رو که از دوریت چطور پر می زدم ..... یادش به خیر دو روز پیش که می خواستم خواهرت رو ببینم ؛ چه حالی داشتم .. دست و پام می لرزید و یخ کرده بود .. صورتم داغ شده بود .. نمی دونستم چی بگم و چه کنم! اما تا وارد شدم و تو رو دیدم انگار آب رو آتیش بریزن .. آروم شدم و تونستم با ایشون حرف بزنم .... دیروزم که همه غمها دنیا تو دلم بود .. با اینکه دندونت اذیتت می کرد ..منم با حرفام و بهونه گیرایم ناراحتت می کردم .. می دونم تو خیلی بزرگی ؛ منو می بخشی .. لجبازیهام و نادید میگیری .. اما ایرادام رو می بینی خوبیش اینه ... چند ساله دیگه اینجا رو اگه خوندی .. برام پیام بزار ببینیم دیگه ازم چه بدی دیدی! چه بلاهایی تا اون موقع سرت اوردم .. خلاصه امشب که درای رحمت آسمون بازه ..همه آسمونی ها دارن شادمانی می کنن و خدا هم می خنده ... از خود خدا می خوام .. به عشق علی و فاطمه .. یه فرزند به ما بده حاصل عشقمون در راه حسین .......... ازش می خوام همیشه عاشق باشیم و خوشبخت ....... ازش می خوام برات تو خواستگاری سخت نگیرن ... ازش می خوام زود بریم سر خونه زندگیمون ... ازش می خوام مشکل سارا و محمد هم حل بشه .. مشکل نازلی و همه جوونا هم حل بشه .... مهربونم ... زیبای من ..... هر روز عاشقتر میشم و وابسته تر ... همه زندگیم شده عشقم ....... می دونی به خدا می دونی فقط برای تو دنیا رو قبول دارم ... دنیایی که اگه تو توش نباشی یک ثانیه هم ارزش زندگی رو نداره ... به عشق تو و نفست زنده ام .. همه عمر من خیلی دوستت دارم گل همیشه بهار من یادت باشه قول دادیم همیشه با هم و کنار هم باشیم تحت هر شرایطی یادت باشه قراره تا آخر عاشق باشیم و راهمون راه حسین باشه کمکم کن نذار از راه خارج شم .. بال پروازم دوستت دارم نازنینم

زیارت...

سلام...
چه بوی شامه نوازی می آید... کمی دقت کن .. بوی عطره... عطر ناب .. از کجاست؟ این سوتر میهمانی نشسته. بو از سمت او می آید. خوشا به حالش .
 به چه قیمت این عطر را گرفته ؟
نمی دانی ؟؟؟
به قیمت ایمانش.. پاکی اش .. مهربانی اش.. روی گشاده اش.. باز هم بگم ؟
به قیمت دل زیبایش که به وسعت آسمان است و به گرمی آفتاب .
..........
عزیزم.. خوش آمدی
بگذار خوب ببینمت....
بگذار خوب در آن چشمان زیبایت نگاه کنم ..
بگذار ببویمت که بوی بهشت می دهی..
این چشمان چه زیبا بودند و چه زیباتر شدند .. چه ها دیدند و با باران اشک چه مصفا شده اند.
بگذار بر پاهایت بوسه زنم که خاک کوی یار را دارند..

مهربانم..
چه خوش سعادت بودی که زیارت رجبیه شامل حالت شد .
آخه می دونی این ایام هر کسی رو دعوت نمی کنند. باید چون آنان باشی تا بخوانندت و چه استوار و پاک بودی که خوانده شدی.

همسرم..
.......................
دوستت دارم...

مشهد الرضا.... خوش بحالت..

السلام علیک یا مولای ؛ یا سیدی ؛ یا علی بن موسی الرضا
سالها دلم به عشق دیدارت می تپد . چشمانم مشتاقانه تو را می جویند .
سیدی ؛؛؛
اگر الان می تونم به خودم افتخار کنم که زیر سایه ات زندگی می کنم؛
اگر الان نفس می کشم ؛
اگر الان خودم را خوشبخت می دونم ؛
همه به لطفت بوده و هست..
آقای من..
دیر زمانی نیست از زمان سر بر آستانت نهادن و چه کریمانه پاسخم گفتی ..
مولای من ..
حال ؛ وجودم .. هستی ام .. مظهر ایمان.. مهربانی.. عشق ..... همسرم به آستانت مشرف شده ..
دریابش و در پناه خودت گیرش.
آقا جان ..
دلم می خواست در کنارش به پابوست می آمدیم و اقرار به بندگی خود می کردیم ولی .............
پس ؛؛
دعایت را بدرقه راهمان کن .. زندگی ما را بیمه خودت کن و از سرچشمه زلال عشق ؛ پاکی این عشق را بخواه.
از همراه همیشه ؛ بخواه ؛ بتونیم کانونی را ایجاد کنیم که جریان زندگی اش محبت شما و ثمره آن فرزندانی ولایی باشند.
یا مولای...
اغثنی... ادرکنی..
*********
سلام..
خوشحالم.. خیلی خوشحال.
چرا که به جایی می روی که بوسه گاه عرشیان است و ملائک بر گردش طواف می کنند .
مهربانم ...
چه زیباست لحظه اولین دیدار اون گنبد زرد ..
تلاش بین گریستن و نگریستن.....
از خدا می خواهم همیشه این توفیق همراهت باشه و از آقامون برات زیارت جدش رسول ا... را میخواهم  .
می دونی‌ ! امام رضا خیلی مادرش رو دوست داره . پس مادرش رو شفیع قرار بده ......... و بگو زهرامون را .............
دوست داشتم که کنارت بودم اما سبقت گرفتی .. خوب برگزیده تر بودی و هستی...
همه را دعا کن..
خصوصا شهدا و حاجی را.
 امام و عاشقانش.
رهبرمون و دلدارانش.

زیارتت مورد نظر حق و در پناهش باشی..